armazimi82



آیا تاکنون به دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه فکر کرده اید؟به راستی چرا عموم بچه ها تا این حد از مدرسه تنفر دارند و همیشه منتظر روزهای تعطیل هستند؟

متاسفانه همانطور که همه ما می دانیم دانش آموزان هرگز احساس خوبی در مدرسه ندارند و حتی هنگامی که روی نیمکت های مدرسه مینشینند احساس درد و رنج و عذاب می کنند.بچه ها علاقه شدید به روز های تعطیل دارند و در تمام طول زمستان چشم به راهند تا بارش برف مدارس را تعطیل کند.حتی در فصل بهار نیز به امید روز های داغ و آفتابی تابستان به مدرسه می روند.حال دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه چه می تواند باشد؟

این احساس بد بچه ها نسبت به مدرسه,آن ها را نسبت به درس و تحصیل نیز بی رغبت می کند سبب می شود که آن ها دیگر تمایلی برای درس خواندن نداشته باشند و از دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه می باشد.در نتیجه هیچ چیزی به دانش آن ها افزوده نمی شود و در نهایت نیز با نمره های پایین مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند.

این بچه ها آینده ی جامعه را تشکیل می دهند و قرار است که هریک از آن ها سمت مهمی در اجتماع داشته باشد.اما براستی چگونه چنین افرادی که سطح دانش پایینی داشته و به خوبی آموزش ندیده اند می توانند جامعه را اداره کنند و بخش های مهم آن را هدایت نمایند؟

دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه

بسیاری از بچه ها از روز اولی که وارد مدرسه می شوند به دلیل جدا شدن از خانواده و کسانی که به شدت به آن ها وابسته بودند احساس ناخوشایندی به مدرسه پیدا می کنند.وقتی که پدر و مادرشان از جلو در مدرسه برای آن ها دست تکان داده و خداحافظی می کنند احساس غم و اندوه آن ها را فرا می گیرد همین مسئله به ظاهر سطحی و کوچک یکی از دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه است.

اگرچه این احساس برای بچه ها آن هم در سن کودکی بسیار طبیعی است اما این مشکل وجود دارد که احساس بی میلی و تنفر به مدرسه تا سال های پایانی تحصیل نیز ادامه دارد و حتی برای بعضی از دانش آموزان بیشتر هم می شود.

این مسئله حتی برای سال های سال و پس گرفتن مدرک دانشگاهی و حتی شاغل شدن ادامه پیدا می کند.

برای مثال معلمی که سابقه ۲۰ سال تدریس را داشت می گفت که هیچوقت دیگر نمی خواهم به عنوان یک دانش آموز در مدرسه حضور داشته باشم.خاطرات آن روزهایم از مدرسه غرق در رنج و عذاب است و هرگز نمی خواهم آن روز ها را به یاد بیاورم.

بسیاری از دانش آموزان مانند این معلم با تمام شدن دوره متوسطه و دور شدن از فضای مدرسه بهترین دوره زندگی شان یعنی نوجوانی و کودکی را فراموش می کنند.

از نظر بچه ها مدرسه یک فضای بی روح و کسل کننده است و با روز های سخت و پر تنش و استرس همراه است.هیجانات روحی در دوران مدرسه به هیچ وجه برای بچه ها مناسب نیستند.

دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه می تواند ناشی از فضای آموزشی نا مناسب و غیر بهینه آن برای یادگیری و پرورش و رشد استعداد ها باشد یا به دلیل وجود مشکلاتی بین دانش آموزان و معلمان.

به هر حال دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه ریشه در موارد مختلفی دارد که به آن ها اشاره می کینم.

وجود تناقض در پذیرش جامعه برای بچه ها از مهم تذیندلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه

سال اول دبستان سال ورود بچه ها به جامعه است.در ۷ سالگی بچه ها وارد دنیای جدیدی می شوند و اولین پیوند خود را با اجتماع برقرار می کنند.

کودکان با ورود به مدرسه حوزه ارتباطی جدیدی را تجربه می کند و برای اولین بار از اولین جامعه ای که در آن رشد و نمو کرده اند یعنی خانواده خود جدا می شوند.

روانشناسان بر این باورند که آموزش های دوران کودکی که در محیط خانواده انجام می گیرد بسیار نرم و منعطف است و با توجه به فرهنگ فرزند سالاری که امروزه بین خانواده ها گسترش یافته است بچه با ورود به مدرسه دچار مشکل می شوند.

به دلیل اینکه آموزش هایی که در مدرسه صورت می گیرد آموزش هایی سخت و غیر قابل انعطاف است و بچه ها باید از معلم شان اطاعت کرده و به حرف های او توجه کرده و بدون چون و چرا آن ها بپذیرند و این خود از دلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه است.

دانش آموزان امروز قابلیت اطاعت پذیری و فرهنگ تابعیت را ندارند می توان گفت که یکی از مهم تریندلایل عدم علاقه مندی بچه ها به مدرسه تعارض میان فرهنگ حاکم بر خانواده و مدرسه است که تفاوت زیادی بین این دو اجتماع و نوع آموزش های آن ها وجود دارد.

در کشورهایی که شیوه آموزشی دستوری دارند یعنی معلم دارای نقش عمده و اساسی در کلاس است احساس سرخوردگی و بی علاقگی به درس و محیط آموزشی در دانش آموزان ایجاد میشود.

در روش دستوری همه نکات آموزشی از قالب تکالیف درسی از طریق معلمان به بچه ها انتقال داده می شود.در این صورت دانش آموزان نیز به صورت کاملا درونی به مقابله با آن ها اقدام می کنند و چون توانایی اعلام مخالفت و بیان احساس خود را از سر ترس و تنبیه ندارند به احساس تنفر پناه برده و مدام سعی در فرار از مدرسه دارند.

فرهنگ عطوفت و مهر ورزی باید در چنین محیط هایی از ریشه برقرار شود و معلمان واکنش های مهربانانه و دلسوزانه در مواجهه با دانش آموزان داشته باشند نظام آموزشی را از این حالت کرخت و سخت خارج کرده و آن را منعطف کنند.

زنگ تفریح یا زنگ آزادی؟!

شاید از خود بپرسید که چرا در این قسمت از عنوان زنگ تفریح یا زنگ آزادی استفاده کرده ایم.این انتخاب به دلیل این است که با نواخته شدن زنگ تفریح مدرسه و پایان یافتن ساعت کلاس و درس,بچه ها با سر و صدای زیادی وارد حیاط میشوند که این موضوع عوامل روانشناختی ویژه دارد.

طی تحقیقاتی که در ۱۰ مدرسه تهران برای بررسی اینکه چرا بچه ها با اتمام کلاس ها و شروع زنگ تفریح جیغ می کشند انجام شد,محققان دریافتند که یک شکاف بزرگ بین نهاد آموزش و دانش آموزان ایجاد شده است.

نحوه این تحقیق به گونه ای بود که صدای جیغ و سر و صدای بچه ها را پس از تمام شدن کلاس ها و ساعت درسی ضبظ کردند و روی آن ها را تجزیه و تحلیل روانشناختی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که صدای بچه ها حاوی پیام های زیر است:

  • ما آزادی را دوست داریم,ما را رها کنید.
  • ما عاشق جهان هستی و طبیعت هستیم و چیزی که ما را از جهان هستی دور کند نمی پذیریم.
  • نسبت به نحوه آموزش در مدرسه منتقدیم.

علم روانشناسی این موضوع را ثابت کرده است که هر چه به احساس درونی و روحیه بچه ها اهمیت بیشتری دهیم آن ها به ما نزدیک تر شده و ارتباط خوبی را با ما برقرار می کنند و اگر به آن ها توجه نکرده و به خواسته های درونی شان توجه نکنیم بیشتر از ما فاصله گرفته و در مقابل رفتار ما عکس العمل نشان می دهند.

این موضوع به آن دلیل است که به بچه ها در کودکی و محیط خانواده اهمیت بیشتری داده می شود و به ویژگی های درونی آن ها توجه بیشتری می شود و این مسئله در نظام آموزشی به دست فراموشی سپرده شده است.

بچه باید به محیط مدرسه تعلق خاطر داشته باشند

در کشور ژاپن دانش آموزان به مدرسه تا احساس تعلق دارند و بیشتر برای دیدن دوستانشان به مدرسه می آیند تا یادگیری.در مدرسه های ژاپن معلمین بیشتر زمان خود را صرف پیدا کردن دوست و ایجاد گروه های دوستی برای بچه ها می کنند.

این مسئله برای دانش آموزانی که در یادگیری کند هستند بسیار اهمیت دارد چرا که به این وسیله آن ها در گروه های مختلفی قرار گرفته می توانند از برقراری ارتباط دوستانه با دیگران لذت ببرند به همین دلیل تلاش آن ها برای یادگیری و رقابت با دوستانشان افزایش می یابد.

اگر بتوان احساس لذت از محیط را به عنوان یک اصل مهم آموزشی مورد توجه قرار داد می توان امید داشت که دانش آموزان به مدرسه علاقه مند شوند.

چرا که با تغییر محیط مدارس به فضای گرم و صمیمی و پر شور شوق روحیه دانش آموزان قادر به پذیرش این محیط خواهد بود چون می توانند دوستان جدیدی در آن پیدا کنند با کسانی که دوست دارند در تعامل باشند و از بودن در مدرسه لذت ببرند.

وقت آن رسیده که روش های سخت و نامناسب آموزشی موجود را تغییر دهیم محیط آموزشی مناسب و پویایی را برای فرزندان مان فراهم کنیم.چرا که جامعه به انسان هایی نیاز دارد که علاوه بر مدرک تحصیلی خوب و داشتن شأن اجتماعی بالا احساس هم نوع دوستی و روحیه عاطفی داشته باشند.

تحقیقات سال های اخیر نشان می دهد که بچه ها در محیط های بیرون و طبیعت نکات آموزشی را بهتر یاد می گیرند از این رو در آلمان و ژاپن بچه ها را به اردو های خارج از مدرسه زیادی برده و با برقراری مسافرت های دسته جمعی به تقویت روحیه عشق ورزی آن ها کمک می کنند.علاوه بر این به تقویت رابطه بین دانش آموزان و معلمان می پردازند و میزان یادگیری بچه ها را افزایش می دهند.

مجموعه مدارس و آموزشگاه های هما

مجموعه مدارس همیار محصلین ایرانیان هما توانسته است با ایجاد فضایی دوستانه و جذاب سبب علاقه مندی دانش آموزان به محیط مدرسه و آموزشگاه شود.علاوه بر این برگزاری اردو های آموزشی و تفریحی نیز در دستور کار این مجموعه است.کادر و مسئولین این مجموعه سعی در گسترش روابط دوستانه و عاطفی با دانش آموزان دارند تا محصلین عزیز بتوانند به راحتی با آنان ارتباط برقرار کرده و از بودن در محیط مدرسه لذت ببرند.

دسته بندی ها

مشاوره و روانشناسی, مقالات


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

khakeros روح الله مهرجو کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی سرگرمی و دانلود . 75886450 روانشناسی و هیپنوتیزم چشم انتظارم کوهساران یادداشتهای پراکنده دانلود بازی و نرم افزار , اخبار موبایل| بروز وب